به گزارش گروه بینالملل «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ هابرماس که به عنوان اندیشمند چپگرا و منتقد بینش لیبرالیسم غربی شناخته میشود در دوگانه فلسطین ـ اسرائیل جانب رژیم صهیونیستی را گرفته و مقاومت را محکوم به تروریسم میکند. او همچنین برای این که جانب انصاف را رعایت کرده باشد به چند نصیحت کلی نیز چنگ زده و ابراز نگرانی خود را نسبت به کشته شدن غیرنظامیان توسط ارتش اسرائیل را گوشزد میکند.
بیانیه اصول همبستگی
یورگن هابرماس، فیلسوف معاصر آلمانی و از چهرههای نظریه انتقادی در علوم سیاسی و جامعهشناسی، همراه با سه نظریهپرداز دیگر، بیانیهای تحت عنوان «اصول همبستگی» منتشر کرده. این بیانیه بهدلیل جایگاه مهم این فیلسوف نهتنها در آلمان بلکه در کل جهان غرب قابل توجه و بررسی انتقادی است.
این بیانیه در روز ۱۳ نوامبر ۲۰۲۳، یعنی بیش از ۴۰ روز پس از کشتار همهجانبهی مردم غزه توسط «اسرائیل» منتشر شده. در هیچجای متن نه صحبتیست از آتشبس و نه حتی «لزوم خویشتنداری اسرائیل». «اصول همبستگی» حتی در سطح چند کلمه هم برای جان کودکان و انسانهای فلسطینی جایی ندارد.
عدم رعایت انصاف
جمله آغازین متن این است «وضعیت کنونی که حاصل توحش بیش از اندازهی حماس و پاسخ اسرائیل به آن است، به سلسلهای از بیانیهها و اعتراضات اخلاقی و سیاسی انجامیده است». پس، برای هابرماس مسألهی اصلی، نه کشتار روزانهی انسانها در غزه، بلکه مهار اعتراضات به آن بهویژه در آلمان است.
هابرماس از «کشتار حماس با نیت نابودی زندگی یهودیان» سخن میگوید، که آشکارا دروغ است، و در عوض با دفاع اصولی از «پاسخ اسرائیل» هرگونه اطلاق «نسلکشی» به اهداف و اعمال اسرائیل در غزه را غیرقابلقبول میخواند. مساله او همین است، نفی هرگونه اتهام «نسلکشی» نسبت به اعمال «اسرائیل».
او با تأکید بر غیرقابلقبولبودن «واکنشهای ضد-یهودی نسبت به کنش اسرائیل» بهویژه در آلمان و دفاع از «حق وجود دولت اسرائیل» بهعنوان «تعهد بنیادی در زیست سیاسی آلمان»، تلویحاً زیر سوال بردن این حق، و اطلاق «نسلکشی» به «اعمال اسرائیل» را «واکنشهای ضد-یهودی» تلقی میکند.
همراهی با دولت آلمان
در حالی که دولت آلمان و سازوبرگهای پلیسی و سیاسی و اجتماعیاش برای خفهکردن هرگونه صدای همبستگی با فلسطین بسیج شدهاند، فیلسوف انتقادی و نظریهپرداز دموکراسی، نهتنها به خفقان و سرکوبگری اعتراضی ندارد، بلکه همصدا با دولت بر خط و مرزهای زیست سیاسی در آلمان تأکید دارد.
متنهایی نظیر بیانیه هابرماس در نهادهای علمی و دانشگاهها بهطور رسمی تعیینکنندهی محدودیتهای بحث و گفتگو دربارهی مسألهی «اسرائیل و فلسطین» هستند که از جمله زیر سوال بردن حق وجود دولت اسرائیل، مقایسه اعمال رژیم اسرائیل با نازیسم، و استعماریدانستن صهیونیسم را شامل میشود.
علم در خدمت سیاست
هابرماس و دوستانش، اینک ضرورت دیدهاند که از سرمایهی علمی خود برای تعیین مرز دیگری برای دفاع گفتمانی از «اسرائیل» استفاده کنند، و آن «اطلاق نسلکشی به اعمال اسرائیل در غزه» است. این محدودیتها قطعیست و نقض آن عواقبی نظیر تعلیق و اخراج از دانشگاه و تعقیب قضایی و غیره دارد.
یورگن هابرماس نمایندهی بالاترین سطح روشنفکری غربیِ مدعی نظریهپردازی فلسفه انتقادی، آزادی بیان و همزیستی دموکراتیک و ... است. انحطاط عریان کنش او و عقلانیت ضدانسانیِ او در تحریر «اصول همبستگی» با «اسرائیل» و مشارکت در خفقان/سرکوب در آلمان جدا از نظریهپردازیهای او نیست.
کرامت انسانی در دیدگاه هابرماس
هابرماس از «الزام احترام به کرامت انسانی» بهعنوان جهتنمای «اخلاق دموکراتیک جمهوری فدرال آلمان» سخن میگوید، اما این «کرامت انسانی» نه هزاران فلسطینی تحت توحش مدرن «اسرائیل» و نه حامیان فلسطین در آلمان را شامل نمیشود، امری که بر مفهوم معینی از «انسان» نزد هابرماس دلالت دارد.
«تفکر انتقادی» هابرماس و نظریهپردازان نظیر او، در مقام سرچشمه نظری جماعت بزرگی با گرایشهای «پروگرسیو» و چپ لیبرال در جهان، در این «لحظهی حقیقت» (به بیان آنتونیو گوترش) محک میخورد و نشان میدهد چگونه همراستا با گفتمان استعماری و نژادپرستانه غربی و در خدمت امپریالیسم است.
هابرماس و روشنفکران غربی نظیر او در نسلکشی رژیم صهیونیستی علیه غزه تحت حمایت تمام و کمال دولت آلمان و همپیمانان غربی دیگر شریکاند. او و فلسفه و نظریههای انتقادیاش نهایتاً در خدمت سازوبرگهای ایدئولوژیکِ نژادپرستانه و امپریالیستی آلمان علیه مردمان رنگینپوست جنوب است.
پاسخ دو اندیشمند ایرانی به بیانیه
محسن ردادی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه در تبیین بهتر چنین موضعگیریهایی در واکنش به اظهارات هابرماس بیان کرد: «سخنان یورگن هابرماس نشان داد سیطره غرب و قدرت ابزار او که رسانه باشد به قدری بالاست که در چنین برهههای حساسی، حتی بخشی از بدنه نخبگانی از صدر و ذیل آنها، قدرت تحلیلِ خارج از چهارچوب غرب را نداشته و خود را در کنار اسرائیل قرار میدهند. البته بد نیست بدانید همه روشنفکران غربی از سنخ هابرماس نبوده و حتی برخی از اندیشمندان یهودی نیز در این مدت علیه رژیم صهیونیستی موضع جدی گرفتند».
ردادی در مورد این سخن هابرماس که گفته بود نسلکشی را به اسرائیلیها نباید نسبت داد، اظهار داشت: «بیشک کسی از ایجاد موج یهودستیزی خوشحال نمیشود، اما حقیقت آن است که ما از موضوع یهودستیزی سالیان سال است که عبور کردیم و اقدامات رژیم صهیونیستی از کودککشی و زنکشی نیز گذشته و به بیمارکشی رو آورده و با هدف قرار دادن بیمارستانها دست به کاری میزند که حتی در سدههای گذشته نیز مرسوم نبود».
حجتالاسلام سیدسجاد ایزدهی، رئیس پژوهشکده سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه نیز به خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس گفت: «برای اینکه سالیان سال در کشور هابرماس یعنی آلمان، تفکرات ضدیهودی توسط فاشیستهای نازی اشاعه شده و فضا را علیه یهودیان برانگیخته بود، او از موج ضدصهیونیستی در آلمان چنین برداشت کرده است که این اقدامات اعتراضی یهودستیزی است. در صورتی که هیچ ترادف معنایی بین یهودی و صهیونیست وجود ندارد و بسیاری از یهودیان در سالیان اخیر بارها علیه رژیم صهیونستی موضع گرفتند. نگرانی از آزار و اذیت یهودیان به دلیل فضای امروزه علیه صهیونیستها چیزی است که در حال حاضر توسط خود رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان در حال وقوع است».
ایزدهی در ادامه افزود: «با افرادی که سالها با غصب سرزمین به حیات خود ادامه دادند و هرگونه قرارداد بینالمللی را نقض میکنند، چگونه باید برخورد کرد؟ مرور زمان برای اسرائیلیها مالکیت نمیآورد و آنان دست به یک غصب دهها ساله زدند».
گزارش از عرفان عباسی